خمیازه های کشدار سیگار پشت سیگار

شب گوشه ای به ناچار سیگار پشت سیگار

این روح خسته هر شب جان کندنش غریزی است

لعنت به این خود آزار سیگار پشت سیگار

یک استخوان و صد میخ آن پرده را دریدند

ناموس سایه بر دار سیگار پشت سیگار

در انجماد یک تخت این لاشه منفجر شد

پاشیده شد به دیوار سیگار پشت سیگار

بر سنگ فرش کوچه خوابیده بی سرانجام

این مرده ی کفن خوار سیگار پشت سیگار

صد صندلی در این ختم بی سرنشین کبودند

مردی تکیده، بیزار سیگار پشت سیگار

تصعید لاله ی گوش با جیغ های رنگی

شک و شروع انکار سیگار پشت سیگار

این پنج پنجه امشب همخوابگان خاکند

بدرود دست و گیتار سیگار پشت سیگار

مردم در این رهایی در کوچه های بن بست

انگار ها نه انگار سیگار پشت سیگار

ماسیده شد تلافی بر میله میله پولاد

در یک تنور نمدار سیگار پشت سیگار

مبهوت رد دودم، این شکوه ها قدیمی است

مومن به اصل تکرار سیگار پشت سیگار

لخت و پلید با اخم کنج اتاق تاریک

در بستری گنهکار سیگار پشت سیگار

صد لنز بی ترحم در چشم شهر جوشید

وین شاعران بیکار سیگار پشت سیگار

در لابلای هر متن این صحنه تا ابد هست

مردی به حال اقرار سیگار پشت سیگار
5 امتیاز + / 0 امتیاز - 1391/09/16 - 13:36
پیوست عکس:
naghmehsara_com541.jpg
naghmehsara_com541.jpg · 450x425px, 30KB
دیدگاه
Reza

خیلی قشنگ بود .

1391/09/16 - 18:43